شب نوشت

گاه و بی گاه

شب نوشت

گاه و بی گاه

سلام!!!
با اون همه یال و کوپال و غرور، چشاش ملتهب وسرخ شده بود
همه انسانها وقتی به این نقطه می رسند، رفتار مشترکی رو از خودشون نشون میدن.
خداحافظ

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۳ آبان ۹۵، ۱۹:۰۱ - مکاترونیک خودرو
    خیلی بده
  • ۲۰ آبان ۹۵، ۱۳:۳۴ - مجتبی مطوری
    (:

11

جمعه, ۲۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۰۳ ق.ظ
به آخرای ماه رسیدم و مثل همیشه بی پول شدم. 
تمام پول هامو یه جا جمع می‌کنم از پولِ کرایه تاکسی که روی میز کامپیوتر رها شده بود بگیر تا پول‌ِخورد های تهِ جیب شلوار و کاپشن و کیف و ماشین لباس شویی ...... آخرشم پول عابربانک های ملی و ملت رو یه سر کردم و براش نقشه میکشم که چطور خرجشون کنم.
بدترین چیز توی زندگی این میتونه باشه توی خیابون های یه شهر غریب قدم بزنی و دست توی جیبت کنی و ببینی هیچی توش نیست. 
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۱
طاها

نظرات  (۴)

یک بار سوار تاکسی شدم جایی برم، چند ثانیه بعد یادم افتادم کیف پولم رو نیاوردم!!! به سرعت پیاده شدم!
هیچ وقت اون روز و اون لحظه یادم نمیره!!! تو وبلاگم همون موقع نوشتمش :)
اما الان کمتر از روزانه هام می نویسم :)
+شکلات حداقلش باعث میشه معده مون خالی نباشه تا بریم یچیزی سر فرصت بخوریم
پاسخ:
راننده تاکسی ها یا خیلی مهربون هستن یا خیلی بی رحم هستن. اما وای به روزی که پول خرد نداشته باشه یا کیف پول همرات نباشه.
شماها معده هاتون کوچولوئه قد گنجشک. من با این چیزها اوکی نمیشم
 
۲۳ آبان ۹۵ ، ۱۹:۰۱ مکاترونیک خودرو
خیلی بده
پاسخ:
خیلی
شهر غریب همه چیش بده
پاسخ:
اوهوووم
کجای ؟ :|
پاسخ:
در خانه در کنار شومینه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">