1- بیایید ساعت ها کنار هم بخوابیم آرام و عمیق، بدون هیچ شیطنتی. چرت میزنم اما منتظرم.
2- سه شنبه و چهارشنبه دختران خوشگل میشوند و نذر میکنند تا خوشگلی شان بر دل کسی ته نشین شود. پسران تیپ میزنند و در خیابان شربت و چای و خرما میخورند. و گاهی چشمک میزنند بر دلی که رسوب بسته. اما اینجا خبری نیست.
3- هر روز قدرتمندتر میشوم و چه ساده میپذیرم که خیانت کند و ساده تر از آن میپذیرم که در کنارش خیانت کنم.
به نوحه های محلی و اشعارشون علاقه ی بیشتری دارم.
ترجیح میدم توی مراسمات این جوجه مداح ها شرکت نکنم به جاش یک ساعت پای منبر بشینم و آخرش پلوی نذری بخورم و خونه برگردم.
پ.ن: هم روحانی خوب و بد داریم، هم مداح خوب و بد داریم و هم وبلاگنویس خوب و بد داریم.
1-به قول مهدی احمدی :همیشه مینیمم Min نمره های کلاس مال ما بود و اصلا نیازی نبود موقع اعلام نمره پایان ترم، بالای لیست رو نگاه کنیم. وقتی این حرفو میزد داخل آلاچیق نشسته بودیم بهش خندیدیم
2- هوا مرتب گرم و سرد میشه درست مثل وقتی که زیر دوش آب گرم میری اولش آب گاهی سرد و گرم میشه و اینجاست که یه عدم قطعیت برات پیش میاد .... آیا امروز ساعت 3 عصر، برای رفتن به کلاس درس پیراهن همیشگی رو بپوشم یا کاپشن و بلوز؟
3- درس خوندن خیلی هنر میخواد فکر کنم از کارگری خیلی سخت تر باشه. پس این نکته رو به عنوان اصل موضوعه میپذیریم که :هیچ کاری سخت تر از درس خوندن نیست.
کمی چرت میزنم ؛ کمی درس میخوانم ؛ کمی می خوابم ؛کمی درس میخوانم ؛کمی چرت میزنم ؛ کمی درس میخوانم ؛ کمی می خوابم ؛کمی درس میخوانم ؛ و این حلقه ادامه دارد...
1- دوست دارم مطالعه کنم و یاد بگیرم از تدریس تا وقتی که تبدیل به یک فعالیت تکراری نشه لذت میبرم.
2- پرفسور سمیعی خیلی گوگولی بود.